نقش اطلاعات حسابدارى در تصميم گيرى

بطور کلي همانگونه که خوانندگان نيز به آن واقفند، نقش اطلاعات حسابداري نيز همانند ساير اطلاعات، افزايش دانستني ها و يا کاهش احتمال اشتباه است. اين اطلاعات ازآنجا که کمي و قابل رسيدگي ميباشند اغلب کمك موثري به مديران تصميم گيرنده مينمايد. نياز به اطلاعات حسابداري امروزه رشد قابل ملاحظه اي داشته و مديران بيش از هر زمان ديگر نياز به اطلاعات تفصيلي حسابداري بخصوص اطلاعات  مربوط به فرآيندعملياتي و بهاي تمام شده را دارند. گزارش هاي حسابداري مديريت براي تامين نيازهاي اطلاعاتي مديران و مسئولان درون سازمان، طرحريزي شده است. بطور دقيقتر،اين گزارشها براي مسائلي خاص، تصميماتي معين يا وضعيتهاي ويژه، اطلاعات لازم را تامين مينمايد. نظر به اينكه تعداد استفاده کنندگان گزارشهاي حسابداري مديريت با توجه به جدول شماره ١ زياد نيست (استفاده کنندگان درون سازماني، مديران داخلي) لذا به تناسب نيازهاي استفاده کنندگان قابل طرح ريزي ميباشد.

تاريخچه حسابدارى مديريت

نهضت مديريت علمي و پيدايش كارخانجات فولاد و خط آهن را ميتوان اولين گام در جهت نياز به حسابداري مديريت دانست. براساس تحقيقاتي که توسط جانسون انجام گرديد سيستم هاي اطلاعاتي کنترل مديريت وهزينه يابي در رشد و توسعه صنايع حمل و نقل و توليد و توزيع در فاصله سالهاي ١٨٥٠ تا ١٩٢٥ نقش بسزايي داشته است. تقاضا براي اطلاعات به منظور برنامه ريزي و کنترل داخلي در نيمه اول قرن ١٩ ايجاد گرديد. در آن زمان کارخانه هايي مانند نساجي و راه آهن براي ايجاد هماهنگي بين فرآيندهاي گوناگون درون سازمان به رويه هاي اداري داخلي نياز داشتند. سيستم هزينه يابي کارخانه هايي مانند نساجي توانايي سنجش بازده تبديل انواع مواد اوليه به کالاي ساخته شده را دارا بودند. تا سال ١٩٢٥ نوآوريها براي ارتقاءکارايي موسساتي بود که در زمينه توليد انبوه محصولات استاندارد با سهم نسبتآً زياد هزينه دستمزد تلاش فعالانه  اي داشتند اما تقاضا براي يك سيستم حسابداري مديريت که کنترل و هماهنگي فعاليتهاي متنوع يك شرکت را تسهيل کند پس از  بروز پديده ادغام افقي و شرکتهاي چند فعاليته ايجادشد.

نسبت معروف بازده سرمايه گذاري به عنوان پاسخي به ظهور شرکتهاي بزرگ و ابزاري براي کنترل عمليات غيرمتمرکز آنان از نوآوريهاي بزرگ حسابداري مديريت تاسال ١٩٢٠ محسوب ميشود.

در سالهاي مياني قرن بيستم موضوعاتي مانند قيمتگذاري انتقالي با رويكردهايي چون هزينه يابي کامل و هزينه يابي استاندارد همراه بود  در حدود سالهاي ١٩٦٠ حسابداري مديريت شاهد بروزجريان قابل توجهي از کاربرد مدلهاي مقداري در مسايل برنامه ريزي و کنترل بود. تغيير شرايط محيطي و دروني سازمانها و پيشرفت تكنولوژي ، معيارهاي جديدي را براي حسابداري مديريت مطرح کرده است که روشهاي سنتي پاسخگوي آن نيستند و از اين رو حسابداري مديريت درخدمت اهداف استراتژيك شرکت قرار گرفت.